پرنس امیرسامپرنس امیرسام، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره
عاشقانه ی من و باباعاشقانه ی من و بابا، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

اسرار نامه امیرسام

اگر تو نبودی....

  اگر تو نبودی جهان، بی خنده های تو معنا نخواهد داشت. اگر تو نباشی، هیچ بهاری ـ حتی اگر لبریز شکوفه باشد ـ دیدن ندارد. اگر تو نبودی، باران ها همه دلگیر می شدند و هیچ مادری عاشقانه زیر باران ها، بی چتر لبخند نمی زد. اگر تو نبودی، آسمان با همه حجم آبی اش، در چشم های همیشه خیس هر پدری، دلگیرتر از چهار دیواری  کوچکی می شد که به زندانی کوچک بیش نمی ماند. اگر تو نبودی، شمعدانی های لب پنجره، این گونه زیبا گل نمی کردند و عطر سیب، دیگر معنایی نداشت. اگر کودک نبود، نه پدر معنا داشت، نه هیچ مادری بهشتی می شد. ...
30 دی 1393

خدایــــــا این بار بـــرای تو مینویـــسم...

 خدایاسپــاس... تو را سپاس برای همه محبتهایت... تو را سپاس برای همه داشته هایم... تورا سپاس برای خوشبختی بینهایتم... تو را سپاس برای آرامشم،پــــدرم... تو را سپاس برای دلگرمی زندگیم،مـــــادرم...   و تو را سپاس بیکران برای هدیه های با ارزشت که زندگیم را دگرگون کردند،            برای * همسرم *و فرشته کوچکم...   خدایا مرا ببخش اگر گاهی تو را و الطافت را در گیر و دار مشغله های بی امان روزگار به فراموشی میسپارم. همه چیز دارم، هیچ چیز نمی خواهم چون میدانم تو خود، مرا غرق در خوشبختی خواهی کرد، همانگونه که صلاح میدانی... ...
30 دی 1393

روزهای مربـــــایی!!!

                           امیـــــــــــــرسـام خوشــــمزه ترین میوه دنیــــــــــــــــا                                         چیزی مونده که بگم؟؟؟؟ آخه من فدای تووووووو زیباتــــــــــــرینم خنده های شیرین ....کلی انــــــــــــــرژژژژژژی در انتظار مرغ سوخااااااری مامان چرا بابایی* هم بی بی*( همبرگر )  نمیخره؟؟؟؟ ....   ...
28 دی 1393

غلط نامه گل پسرم

    کودکم ارارم ارام قد میکشد ومن در سایه امن صداقت ناب کودکتنه اش بزرگ میشوم،                 او میرقصد و من ارام آرام نوای کودکانه اش را زمزمه میکنم،                       او میخندد و من از شوق حضورش اشک میریزم،        او پرواز میکند و من شادمانه آنقدر مینگرمش تا چشمانم جز او هیچ نبیند،               او بـــازی میکند   ،  کودکــــانه   ،   میپــــرد   ،  حــــرف میزند  ،   من ،کودکانه ،در سایه بزرگیش پنهان میشوم تا از...
28 دی 1393

اینجا همه چی در همه...

   آغوش توکه باشد،خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپشهای قلبت می شود لالایی کودکانه ام                           لالایی کن بخواب خوابت قشنگه    ....    گل مهتاب شبا هزار تا رنگه                         یه وقت بیدار نشی از خواب قصه   .....     یه وقت پا نذاری تو شهر غصه                         لالایی کن مامان چشماش بیداره ....      مثل هرشب لول پشت دیواره ...
28 دی 1393

لحظه های زیبای پسرم، پاییز و زمستون 93

عاشق شیطنتاتم نازنین پسر سام من نمیدونی این روزا چقدر زود بزود میگذرند و من چقدر خوشحالم که تمام لحظاتم با وجود شیر مرد کوچکم سپری میشه. وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم چقدر زود گذشت اصلا باورم نمیشه داریم کم کم به تولد 5 سالگیت نزدیک میشیم ، با اینکه بیشتر روزا خیلی سخت بود اما الان خاطراتش واسم شیرینه. خدا رو شکر ، خدا رو 1000 هزار بار شکر که تو رو دارم ،بابایی  رو دارم و سایه پدر و مادرمون رو اگه گاهی ناخواسته سرت داد میکشم منو ببخش اگه گاهی بهت توجه نمیکنم منو ببخش گاهی اوقات اونقدر خسته و کلافه هستم که واقعا دست خودم نیست فقط بدون عاشقتم ،بینهایت  ،اما خستگی گاهی ...
28 دی 1393

تو هر خونه ای واجبه که یه پســــــــــر باشه....

    پســـــــــــــــــر یعنی یکی مثـــــل آقا امیرسام   پسر یعنی یه اتاق پر از توپ و تفنگ و ماشین  اتاقی پر از رنگهای آبی و سبز و قهوه ای پسر داشتن یعنی کلاه و کفش های اسپرت کوچک یعنی کروات و پاپیون و کت ها و کفش های چرم مردونه سایز کوچک پسر یعنی یه کمد پر از لباسهای پسرونه و شلوارک و شلوارهای بگی و رپی و لباسهای طرح بن تن و بتمن و انگری برد و باب اسفنجی پسر داشتن یعنی دست نوازش کشیدن محکم رو صورت مادر و گفتن نازززززززززززززززی پسر یعنی تند تند بزنه رو شونه مامان و یک ریز بگه ماما ماما بعد که نگاش کنی بگه بوسسسسسسس و لبای خیسشو به لبات بچسبونه بعدش بگه بغلللللل و تو محکم بغلش کنی پسر یعنی انرژی مضاعف مضاع...
28 دی 1393
1